تازه دامادی که ۴ ماه پس از عقد، همسرش را در خواب با ضربات آجر به قتل رسانده بود در جلسه محاکمه درحالیکه اشک میریخت گفت بهخاطر چت کردنهای همسرش در تلگرام دست به این جنایت زده است و از اولیای دم خواست او را ببخشند.
آفتابنیوز : تازه دامادی که ۴ ماه پس از عقد، همسرش را در خواب با ضربات آجر به قتل رسانده بود در جلسه محاکمه درحالیکه اشک میریخت گفت بهخاطر چت کردنهای همسرش در تلگرام دست به این جنایت زده است و از اولیای دم خواست او را ببخشند.
صبح روز ۲۶تیرماه سال۹۵ مرد جوانی نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و گفت که چند ساعت قبل همسرش را در خانهشان واقع در خیابان دامپزشکی به قتل رسانده است. بهدنبال این اظهارات مأموران به محل وقوع جنایت رفتند و با جسد زنی ۱۶ساله روبهرو شدند.
متهم در اعترافات اولیهاش گفت: من و همسرم ۴ماه است که عقد کردهایم و خانهای اجاره کرده بودیم تا پس از برگزاری جشن عروسی زندگی مشترک مان را شروع کنیم. مدتی بود که با همسرم دچار اختلاف شده بودم.
او بیش از حد از گوشی تلفن موبایلش استفاده میکرد و این کارش کلافهام
کرده بود. این مشکل را با خانواده او در میان گذاشتم و حتی تهدید کردم که طلاقش میدهم اما باز مشکل برطرف نشد تا اینکه شب حادثه درحالیکه او خواب بود با آجر به سرش کوبیدم. با تکمیل تحقیقات پرونده این جنایت به دادگاه فرستاده شد.
با گذشت ۱۴ماه از این جنایت صبح دیروز متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی بوئینی محاکمه شد. ابتدا نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و در ادامه پدر و مادر مقتول یک به یک در جایگاه ایستادند و گفتند خواستهشان قصاص دامادشان است. آنها گفتند برای اجرای حکم حاضرند تفاضل دیه قاتل را نیز پرداخت کنند.
سپس متهم به دفاع از خودش پرداخت و گفت: من و همسرم عقد کرده بودیم و قرار بود تا چندماه دیگر زندگی مشترک مان را شروع کنیم اما مدتی بود که به همسرم مشکوک شده بودم.
او مدام سرش توی گوشیاش بود. در تلگرام و اینستاگرام با افراد ناشناس چت میکرد و با این کارش عصبانی میشدم. چند مرتبه با همسرم صحبت کردم اما فایدهای نداشت.
وی ادامه داد: شب حادثه رفتیم ۲تا پیتزا خریدیم. در پیتزافروشی همسرم از طریق تلگرام پیام صوتی میفرستاد. میخواستم گوشیاش را کنترل کنم اما اجازه نداد. به خانه آمدیم و او باز هم مشغول چت کردن با گوشیاش شد و وقتی دیدم به من بیاعتنایی میکند عصبانی شدم و یک آجر برداشتم و با آن به سرش ضربه زدم.
متهم که اشک میریخت ادامه داد: چند ساعت کنار جسد گریه کردم. بعد در
خیابانها پرسه زدم و در نهایت خودم را تسلیم کردم. در پایان این جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند.
منبع: رکنا